
به گزارش خبربانو، «حسن جهان خانم» یکی از دختران فتحعلیشاه قاجار بود که مدتی حکومت کردستان را با اقتدار بر عهده داشت.
حسن جهان خانم دختر بیست و یکم فتحعلیشاه قاجار، فرزند فاطمه معروف به سنبل باجی خانم از زنان محبوب و محترم دربار خاقان بود. عضدالدوله در تاریخ عضدی در وصف حسن جهان خانم مینویسد: «.. در صباحت منظر و لطف خاطر و سماحت بنان و فصاحت بیان نظیرش بسیار کم است...» او از دختران نزدیک به شاه بود و همیشه در مراسم پدر حضور و اجازه نشستن داشت.
امانالله خان اردلان در سال ۱۲۳۰ ق. پس از سرکوب آشوبهای داخلی کردستان و تثبیت قدرت در منطقه برای وصلت با خاندان سلطنت با هدایت و تحف بسیار راهی دربار فتحعلیشاه در تهران شد. او حسن جهان خانم را برای خسرو خان پسر خود خواستگاری کرد و فتحعلی شاه نیز به تقاضای امانالله خان پاسخ مثبت داد.
نویسندۀ تاریخ عضدی به نقل از امان الله خان اردلان دلایل خواستگاری از دختر شاه را چنین ذکر کرده است: «.. میخواهم به واسطۀ یک نوع بستگی مخصوص به شاهنشاه ایران دست مجاورین و همسایگان به دامن ملک موروث و موقع فرمانگزاری من دراز نشود.»
دو سال بعد امانالله خان اردلان پس از تدارک جشن عروسی برای بردن عروس خود به همراه بزرگان و بستگان خود راهی تهران شد و پس از یک ماه جشن و سرور حسن جهان خانم به کردستان رفت.
دربارۀ هزینههای این عروسی نیز صحبت بسیار است. در کتاب تاریخ اردلان نویسنده ذکر کرده است: «در این عروسی مبلغ یکصد هزار تومان صرف صرف اسباب و آلات و مایحتاج امر خیر شده، از آن جمله ۴۰ هزار تومان بابت زینت و زیور و جواهر»
خسروخان اردلان چندان به دختر شاه وفادار نبود و بعد از گذشت چهار سال با دختر دایی خود، ماه شرف خانم معروف به مستوره کردستانی ازدواج کرد. حسن جهان خانم نارضایتی و اندوه خود را از این اقدام چنین بیان کرد: «والیه» یار به اغیار چویار است و ندیم روبسوز از غم و با داغ دل خویش بساز؛ و باری دیگر سرود: وصال توست نصیب رقبل و من ز. فراقت چرا زغصه ننالم چرا ازغم نخروشم.
با فوت امان الله خان در سال ۱۲۴۰ خسروخان به حکومت کردستان منصوب شد و ۱۰ سال بعد بر اثر بیماری طاعون در سال ۱۲۵۰ قمری فوت کرد. حاصل زندگی مشترک حسن جهان خانم و خسرو خان اردلان فرزندانی به نامهای رضاقلی خان، اردلان خان معروف به غلامشاه خان، خان احمد خان، خانم خانمها، عادله سلطان و آغه خانم بود.
پس از خسرو خان حکومت کردستان به پسر ارشدش، رضاقلی خان رسید و، چون پسری ۱۰ ساله بود مادرش حسن جهان خانم، تمام امور حکومت را در دست گرفت. از طرفی نیز با شنیدن خبر فوت خسروخان، اردشیرمیرزا پسر عباس میرزا قاجار برای استیلا به کردستان از گروه به سنندج لشکرکشی کرد، ولی حسن جهان خانم که هنوز چهره از گرد ماتم شوهر نشسته بود، مردانه سپاه اردلان را فراهم آورده و خود نیز به میدان جنگ رفت، اردشیر میرزا که دید سپاه مقابل را زنی فرماندهی میکند، پیروزی و شکست را بی آبرویی و بدنامی برای خود میدانست و از این رو با خواستگاری کردن از دختر والیه (خانم خانمها) جنگ را تبدیل به جشن کرد. از طریق دیگر والیه از طوبی خانم خواهر محمدشاه و اردشیر میرزا برای رضاقلی خان خواستگاری کرد و در سال ۱۲۵۲ ق. عروس را به کردستان آوردند و این چنین او پیوند خود را با دربار محکمتر کرد.
والیه حدود ۱۰ سال با قدرت حکومت کرد، ولی بعدها بین عروس و مادرشوهر یا عمه و برادرزاده درگیری و اختلاف به وجود آمد که بالاخره منجر به برکناری رضاقلی میرزا و برمسند نشستن برادرش امان الله خان ثانی (غلامشاه) شد. تا مدتها این اختلاف بین برادران ادامه داشت که هر بار یکی از آنان به حکومت میرسید و دیگری عزل میشد و در برخی از این اختلافات نقش والیه به خوبی دیده میشود. شرح مفصل این وقایع در کتاب تاریخ مردوخ و تاریخ اردلان آمده است.
حسن جهان خانم در اواخر عمر به زیارت خانه خدا مشرف شد و سال ۱۲۷۸ ق. در دورۀ سلطنت ناصرالدین شاه درگذشت. حسن جهان خانم از شاعران به نام دورۀ قاجار است. او دیوان شعری با حدود ۶۰۰ الی ۷۰۰ بیت شعر داشت و مجموعهای تحت عنوان «بساط نشاط» نیز به او منصوب است. چند شعر از حسن جهان خانم که تخلص به والیه میکرد نیز در اینجا ذکر میشود:
یار ستمکار جفا میکند عاشق بیچاره وفا میکند/ شورش سودای رختای صنم در سر شوریده چها میکند
زحمت بیهوده مکشای طبیب درد مرا دوست دوا میکند/ گردش ایام و جفای رقیب بی جهتم از تو جدا میکند
مستحق ناوک نازت منم بخت بدم بین که خطا میکند / از شکن زلف تو هر دم صبا صد دل دیوانه رها میکند
ناز تو دانی چکند با دلم آنچه به زلف تو صبا میکند/ والیه گر گشت گدایت چه غم عشق بسی شاه گدا میکند